همیشه برایم ســـوال است :
اگر قرار بود روزی او را نبینـــــم ......
چرا خدا خواست که دوســـتش داشته باشم ؟
که خیال میکرد.....
اما تو همونيو ميخواي که بهت پشت کرده....
پشت این بـغض ، بــیدی لرزان نشــسته
با این “ بادها ” نمی لرزد …
پشیمان انــد کفش هایم که این همــــه راه را ؛
راه آمــــدند با نیامدن هایت …
تنهايي يعني اين همه آغوش واسه تو بازه
نظرات شما عزیزان:
ϰ-†нêmê§ |